salam.omidvaram ke in zarbolmasal ha be dardetoon bokhore. mind your step جلوی پاتو نگاه کن
he put me to shame آبروی مرا برد
then what آخرش که چی
nevermind مهم نیست
its not aconomical مقرون به صرفه نیست
good for you خوش به حالت
I ache for her دلم برایش پر میزند
dont pick on me سر به سر من نذار
the odds are against me شانسم خشکیده است
dont take long طولش نده
“I give you my word" or "you have my word" به کسی چیزی در این مورد نخواهم گفت.
"I'm on top of the world" or "I'm on cloud 9" تو آسمون ها (نشان دهنده خوشحالی)
"gets on my nerves" میره رو اعصابم!
it's none of your business" or "Mind your own business" به تو هیچ ربطی نداره! یه اشتباهی که در مورد این اصطلاح خیلی رایج هست اینه که بعضی ها میگن "It's not your business"، که معنی کاملاً متفاوتی داره! (یعنی این کاسبی تو نیست)
"pain in the neck (ass)" آدم یا چیز اعصاب خورد کن
"I don't give a shit" "I don't give a damn" "I don't give a monkey's" اهمیت نمیدم!
the sea is full of other fish آدم قحطی نیست
its out of fashion از مد افتاده
stop nagging نق نزن
he didnt say a dicky_bird جیک نزد
i am single_handed دست تنهام
im tied up دستم بند است
i am sore_hearted دلم خون است
let sleeping dogs lie دنبال شر نرو
he is a fair_weather friend رفیق نیمه راهه
Don’t show off پز نده
You have my word من بهت قول میدم
Fancy meeting you چه عجب از این طرفا
What a mess چه افتضاحی!
I am all eyes چهار چشمی مراقب هستم
Step on it گاز بده(تند برو)
He has an evil eye چشمش شور است
The facts speak for themselves چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
That’s a pretty kettle of fish گاومان زائید
He chickened out قافیه را باخت
He put his best foot forward از دل و جان مایه گذاشت
Get out of my face Or Get out of my sight از جلوی چشمم دور شو
Meet someone in waterloo کار کسی رو تموم کردن یا شرایط بد برای کسی به وجود آوردن(ضرب المثل بسیار زیبای انگلیسی)واترلو جایی بود که ناپلئون شکست خورد
Bring somebody back to knee's کسی را شکست دادن
It is raining cat's & dogs بارون شدید
He was dead cool Or He was as cool as cucumber آب تو دلش تکان نخورد
What a pity! حیف شد(افسوس)
No picking out! (میوه)درهم
I got into my stride روی غلتک افتادم(عادت کردم)
He is as bold as a brass رویش سنگ پای قزوین است
You can bank on him میتونی رویش حساب کنی
I sent him packing. دست به سرش کردم
It turned my stomach دلم را به هم زد
Welcome back رسیدن بخیر
I felt like a fool سنگ رو یخ شدم
Bless you عافیت باشه(بعد از عطسه)
The brain drain فرار مغزها
Cash down فقط نقد
At odd times وقت و بی وقت
That crows it al همینو کم داشتیم
Hands off دست نزنید
he broke his word/promise Or He went back on his word زیر قول خود زد
by all means مسلما !
he has a high sense of duty او وظیفه شناس است
don't get fresh with me پررویی نکن !
I licked my lips دهنم آب افتاد
He makes faces دهن کجی میکنه
Don’t mention it قابلی ندارد
Keep back جلو نیا
Hands up دستها بالا
He has a big mouth دهن لق است
Better late than never دیر آی و باز آی
She got a divorce طلاق گرفت
He ran into debt
قرض بالا آورد
It fell to my lot قرعه به نام من افتاد
make up one's mind (to decide between alternatives) تصمیم گیری کردن
when the hell's frozen over وقت گل نی
for the hell of it هویجوری( For no particular reason)
sour grapes پیف پیف گربه , پیرزن و درخت آلو (اظهار بی رغبتی به آنچه که دست نیافتنی است)
teacher's pet نورچشمی معلم
He came running با کله آمد
What cant be cured must be endured باید سوخت و ساخت
Enough is enough بس کن دیگه
Do your best تمام تلاشت رو بکن
They have a cat_and_dog life دائما با هم جنگ و دعوا دارند(زن و شوهر)
wet blanket ضدحال
To be all ears سراپا گوش بودن
talk turkey صاف و پوست کنده حرف زدن, رک حرف زدن
get the hell out of here گمشو از اینجا
It augurs ill بد یمن است
Cheese it بزن به چاک(عامیانه)
He is down on his luck بخت از او برگشته است
He chickened out جا زد(ترسید)
I had fortune on my side بخت یارم بود
Don't split hairs مته به خشخاش نگذار
come clean صادق بودن
buy off رشوه دادن
To take one's courage in both hands دل به دریا زدن
have alot in plate کار زیاد و مشغله داشتن بسیار
I am your humble کوچیک شما هستم
long story short خلاصه اش کنم ( وقتی می گیم بذار خلاصه بهت بگم..! )
Its between to our ears بین خودمون باشه ( بین خودمون بمونه )
zip it up ساکت باش.
Make a big deal about sth از کاه کوه ساختن
Lobe of the liver جگر گوشه
Eat your word حرفتو پس بگیر
Sit on the fence بی طرف ماندن
Keep in the picture در جریان امور قرار دادن
ring a bell به نظر کسی آشنا آمدن. به ذهن کسی آمدن ( مثلا وقتی کسی رو ندیدیم ولی می گیم چقدر به نظر آشنا می رسه !! )
hang on ثابت قدم ماندن
I saw a Saw that saw a Saw saw اولی گذشته see به معنای دیدن saw دوم به معنای ارّه saw سوم به معنای بریدن saw چهارم هم به معنای ارّه من دیدم یک ارّه که داشت ارّه دیگه رو میبرید،(دست بالا دست بسیاره)
As the question, so the answer از هر دستی بدی از همون دست پس میگیری
Never say die به دلت بد نیار
Don’t rub it in (اینقدر) به رخ ما نکش
He took it on the chin (اصلا) به روی خود نیاورد
In order of age به ترتیب سن
What a cheek چه رویی
the ghost of a chance سر سوزنی شانس
to be run over زیر ماشین رفتن
this is the limit دیگر شورش در آمده
not to turn a hair عین خیال کسی نبودن
as sweet as honey به شیرینی عسل
on my honour به شرافتم قسم
he cant hold a candle to him به گرد پایش هم نمیرسد
she is an old maid (دختر) ترشیده است
he paid the penalty تقاص پس داد
Dont count on your chikens before they are hatched اول چاه رو بکن بعدا منارو بدزد..
He has nothing of his own در هفت آسمان یک ستاره هم ندارد
I got cold feet دستپاچه شدم
He is wet behind the ears دهنش بوی شیر میده
As a matter of fact =to tell you truth راستشو بخوای...
I voted aye رای مثبت دادم
keep someone posted در جریان گذاشتن ( با کسی )
sell short دست کم گرفتن مثلا وقتی می گیم فلانی رو دست کم نگیر.
Rome was not built in a day گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی
keep me updated من رو در جریان کارات بذار
clothes do not make the man معادل بسیار زیبای مناسب با این ضرب المثل فکر کنم این باشه.. تن آدمی شریف است به جان آدمیت .....نه همان لباس زیباست نشان آدمیت
He treads on air روی پا بند نیست
Don’t get my monkey up روی سگ منو بالا نیار
Live and let live زندگی خودتو بکن
No overtaking سبقت ممنوع
He has style صاحب سبک است
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
salam.omidvaram ke in zarbolmasal ha be dardetoon bokhore.
mind your step
جلوی پاتو نگاه کن
he put me to shame
آبروی مرا برد
then what
آخرش که چی
nevermind
مهم نیست
its not aconomical
مقرون به صرفه نیست
good for you
خوش به حالت
I ache for her
دلم برایش پر میزند
dont pick on me
سر به سر من نذار
the odds are against me
شانسم خشکیده است
dont take long
طولش نده
“I give you my word" or "you have my word"
به کسی چیزی در این مورد نخواهم گفت.
"I'm on top of the world" or "I'm on cloud 9"
تو آسمون ها (نشان دهنده خوشحالی)
"gets on my nerves"
میره رو اعصابم!
it's none of your business" or "Mind your own business"
به تو هیچ ربطی نداره!
یه اشتباهی که در مورد این اصطلاح خیلی رایج هست اینه که بعضی ها میگن "It's not your business"، که معنی کاملاً متفاوتی داره! (یعنی این کاسبی تو نیست)
"pain in the neck (ass)"
آدم یا چیز اعصاب خورد کن
"I don't give a shit"
"I don't give a damn"
"I don't give a monkey's"
اهمیت نمیدم!
the sea is full of other fish
آدم قحطی نیست
its out of fashion
از مد افتاده
stop nagging
نق نزن
he didnt say a dicky_bird
جیک نزد
i am single_handed
دست تنهام
im tied up
دستم بند است
i am sore_hearted
دلم خون است
let sleeping dogs lie
دنبال شر نرو
he is a fair_weather friend
رفیق نیمه راهه
Don’t show off
پز نده
You have my word
من بهت قول میدم
Fancy meeting you
چه عجب از این طرفا
What a mess
چه افتضاحی!
I am all eyes
چهار چشمی مراقب هستم
Step on it
گاز بده(تند برو)
He has an evil eye
چشمش شور است
The facts speak for themselves
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
That’s a pretty kettle of fish
گاومان زائید
He chickened out
قافیه را باخت
He put his best foot forward
از دل و جان مایه گذاشت
Get out of my face
Or
Get out of my sight
از جلوی چشمم دور شو
Meet someone in waterloo
کار کسی رو تموم کردن یا شرایط بد برای کسی به وجود آوردن(ضرب المثل بسیار زیبای انگلیسی)واترلو جایی بود که ناپلئون شکست خورد
Bring somebody back to knee's
کسی را شکست دادن
It is raining cat's & dogs
بارون شدید
He was dead cool
Or
He was as cool as cucumber
آب تو دلش تکان نخورد
What a pity!
حیف شد(افسوس)
No picking out!
(میوه)درهم
I got into my stride
روی غلتک افتادم(عادت کردم)
He is as bold as a brass
رویش سنگ پای قزوین است
You can bank on him
میتونی رویش حساب کنی
I sent him packing.
دست به سرش کردم
It turned my stomach
دلم را به هم زد
Welcome back
رسیدن بخیر
I felt like a fool
سنگ رو یخ شدم
Bless you
عافیت باشه(بعد از عطسه)
The brain drain
فرار مغزها
Cash down
فقط نقد
At odd times
وقت و بی وقت
That crows it al
همینو کم داشتیم
Hands off
دست نزنید
he broke his word/promise
Or
He went back on his word
زیر قول خود زد
by all means
مسلما !
he has a high sense of duty
او وظیفه شناس است
don't get fresh with me
پررویی نکن !
I licked my lips
دهنم آب افتاد
He makes faces
دهن کجی میکنه
Don’t mention it
قابلی ندارد
Keep back
جلو نیا
Hands up
دستها بالا
He has a big mouth
دهن لق است
Better late than never
دیر آی و باز آی
She got a divorce
طلاق گرفت
He ran into debt
قرض بالا آورد
It fell to my lot
قرعه به نام من افتاد
make up one's mind
(to decide between alternatives)
تصمیم گیری کردن
when the hell's frozen over
وقت گل نی
for the hell of it
هویجوری( For no particular reason)
sour grapes
پیف پیف گربه , پیرزن و درخت آلو (اظهار بی رغبتی به آنچه که دست نیافتنی است)
teacher's pet
نورچشمی معلم
He came running
با کله آمد
What cant be cured must be endured
باید سوخت و ساخت
Enough is enough
بس کن دیگه
Do your best
تمام تلاشت رو بکن
They have a cat_and_dog life
دائما با هم جنگ و دعوا دارند(زن و شوهر)
wet blanket
ضدحال
To be all ears
سراپا گوش بودن
talk turkey
صاف و پوست کنده حرف زدن, رک حرف زدن
get the hell out of here
گمشو از اینجا
It augurs ill
بد یمن است
Cheese it
بزن به چاک(عامیانه)
He is down on his luck
بخت از او برگشته است
He chickened out
جا زد(ترسید)
I had fortune on my side
بخت یارم بود
Don't split hairs
مته به خشخاش نگذار
come clean
صادق بودن
buy off
رشوه دادن
To take one's courage in both hands
دل به دریا زدن
have alot in plate
کار زیاد و مشغله داشتن بسیار
I am your humble
کوچیک شما هستم
long story short
خلاصه اش کنم ( وقتی می گیم بذار خلاصه بهت بگم..! )
Its between to our ears
بین خودمون باشه ( بین خودمون بمونه )
zip it up
ساکت باش.
Make a big deal about sth
از کاه کوه ساختن
Lobe of the liver
جگر گوشه
Eat your word
حرفتو پس بگیر
Sit on the fence
بی طرف ماندن
Keep in the picture
در جریان امور قرار دادن
ring a bell
به نظر کسی آشنا آمدن. به ذهن کسی آمدن ( مثلا وقتی کسی رو ندیدیم ولی می گیم چقدر به نظر آشنا می رسه !! )
hang on
ثابت قدم ماندن
I saw a Saw that saw a Saw
saw اولی گذشته see به معنای دیدن
saw دوم به معنای ارّه
saw سوم به معنای بریدن
saw چهارم هم به معنای ارّه
من دیدم یک ارّه که داشت ارّه دیگه رو میبرید،(دست بالا دست بسیاره)
As the question, so the answer
از هر دستی بدی از همون دست پس میگیری
Never say die
به دلت بد نیار
Don’t rub it in
(اینقدر) به رخ ما نکش
He took it on the chin
(اصلا) به روی خود نیاورد
In order of age
به ترتیب سن
What a cheek
چه رویی
the ghost of a chance
سر سوزنی شانس
to be run over
زیر ماشین رفتن
this is the limit
دیگر شورش در آمده
not to turn a hair
عین خیال کسی نبودن
as sweet as honey
به شیرینی عسل
on my honour
به شرافتم قسم
he cant hold a candle to him
به گرد پایش هم نمیرسد
she is an old maid
(دختر) ترشیده است
he paid the penalty
تقاص پس داد
Dont count on your chikens before they are hatched
اول چاه رو بکن بعدا منارو بدزد..
He has nothing of his own
در هفت آسمان یک ستاره هم ندارد
I got cold feet
دستپاچه شدم
He is wet behind the ears
دهنش بوی شیر میده
As a matter of fact =to tell you truth
راستشو بخوای...
I voted aye
رای مثبت دادم
keep someone posted
در جریان گذاشتن ( با کسی )
sell short
دست کم گرفتن
مثلا وقتی می گیم فلانی رو دست کم نگیر.
Rome was not built in a day
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی
keep me updated
من رو در جریان کارات بذار
clothes do not make the man
معادل بسیار زیبای مناسب با این ضرب المثل فکر کنم این باشه..
تن آدمی شریف است به جان آدمیت .....نه همان لباس زیباست نشان آدمیت
He treads on air
روی پا بند نیست
Don’t get my monkey up
روی سگ منو بالا نیار
Live and let live
زندگی خودتو بکن
No overtaking
سبقت ممنوع
He has style
صاحب سبک است